سیاست یا اخلاق ودین؟
شبهه: سیاست عرصه دغلبازی و حقّه است و میدانی است که اصولاً با اخلاق و معنویت، بیگانه و بلکه دشمن است. بنابراین دخالت دین در عرصه سیاست و از جمله ولایت سیاسی فقیه، دخالتی نابجا و به دور از واقعیت است. عرصه دین و اخلاق و احکام دین کاملاً از سیاست جداست.
اما در جواب باید گفت: از قضا به سبب همین دوری حوزه سیاست - البته سیاست معمول در دنیا - از اخلاق و دین، باید دین دخالتی گسترده در سیاست داشته باشد. تا در مقابل دغلبازی ها و دسیسه های ضدّ سعادت سیاست بازان و دست اندازی آن ها به حیات طیبّه آدمیان و هم چنین چپاول سرمایه های مادی و معنوی انسان ها، از مسیر سعادت انسان و مواهب مادی و معنوی آن ها دفاع کند. قلدارها و غداره بندهای بین المللی را سر جایشان بنشاند و از سوی دیگر راه سعادت و نجات بشریت را در دنیا تبلیغ کند.
اگر کسی یک مرتبه قرآن مجید این آخرین کتاب آسمانی هدایت و کلام جاودان خدا را مطالعه کند با انبوهی از دستورات و قوانین سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و نظامی و حقوقی مواجه می شود و این، غیر از روایات فراوانی است که از اهل بیت رسالت (علیهم السلام) در زمینه های یاد شده نقل شده است. از جمله حدیث متواتر و مستحکم غدیر که حکایتگر اهمیت فراوان سیاست و هدایت معنوی، در کنار هم می باشد.
ترجمه شبهه مورد بحث، این است که خدای متعال از آنجا که عرصه سیاست، عرصه ای پر از ظلمت و شرّ میباشد آن را به اهلش که بدان عالم هستند وانهاده است تا آن ها همه آدمیان را همانند خود کنند. براستی کدام عقل درستی، این سخن را قبول میکند؟! مگر آنکه دست از حکیم بودن خداوند سبحان بردارد!